چگونه ادبیات را می تواند بزرگترین کمک به ما relearn هنر از دست رفته از مکالمه

Wکلاه من بسیار از دست رفته – من می توانم آن را تصدیق در حال حاضر فقط به این دلیل به آرامی آن را شروع به بازگشت

توسط FARDAALEFBA در 27 تیر 1399

Wکلاه من بسیار از دست رفته – من می توانم آن را تصدیق در حال حاضر فقط به این دلیل به آرامی آن را شروع به بازگشت – مکالمه است. نه کسانی که بی پایان زوم چت است که تلاش واقعی. نه در انتظار قطع به عنوان خود را بیان قراردادن موشواره در بی طرفی مجبور به طوری که شخصیت شما شروع به احساس blanched و چروکیده مانند انگشتان سمت چپ بیش از حد طولانی در حمام. آنچه که من بوده ام از دست رفته است که در زمان واقعی واقعی-فضای تقریبی و شخصی chitchat, نخ ریسی و گفتگوی بورسی.

من – شاید شما بیش از حد برای این شرکت از نزدیک ترین دوستان است. جیمز که در آغوش من thumps قفسه سینه هنگامی که او به من گفتن چیزی است که من نیاز به دانستن و به طور کلی می شود در زمانی که ما تشکیل یک بار در ماه در مورد علاقه ما شیرجه نوار. من از دست بیش از حد نگاه دوست من جرمی صورت که ironies در داستان او را گفتن – که او می داند که من می توانم بدون او نیاز به آنها را طلسم خارج تبدیل شده اند بسیار سنگین و pileup از اتفاقات ناگوار بسیار خنده دار که اعتراض آنها باعث در راه او را تکمیل داستان و ما هر دو سقوط در بالا سخت تن به تن شادمانی.

یا بیان بن که 82 و پایدار, رابطه جنسی خشن زمان با لطف و وقتی که او به یاد یک داستان در مورد یکی از بچه ها زمانی که آنها در این سن بچه ها من در حال حاضر. بن صورت بازیگوش علاقه سودا و پر از عشق. او ساطع می کند و این همه از او quick-witted, چهره, از بدن خود را از بين خود آبکی چشم و شکل خود را تغییر ابرو. شما باید وجود داشته باشد شما را به نشستن در کنار او به دیدن آن همه کار در کنسرت.

در حال حاضر در حوزه عمومی – آیا شما متوجه ؟ – مکالمه دشوار شده است. مردم به نظر می رسد فریاد صحبت کردن در شعار. یک طرف نگه می دارد بیگانه دیگر. اگر شما در حال غوطه ور در اثر بازخورد از اخبار مورد علاقه خود را منبع و یا رسانه های اجتماعی خود را حباب ممکن است احساس مانند شما علت و یا ایده خود را از واقعیت شده است و حتی پیشرفته. شما ممکن است احساس تایید کرد که شما را در کنار خود هستند در سمت راست.

و شاید شما. اما این هم درست است که حق بودن (به عنوان نقاش Franz Kline یک بار گفت:) "است فوق العاده, شخصی, دولتی که هیچ کس دیگری علاقه مند است". هنگامی که پدر و مادر در مقابل فرزندان خود آنها هر دو در تلاش برای حق باشد. اما پیروزی برای هر یک از آنها را نمی علاقه کودکان, و دلیل خوب است. این رویکرد بهتر به عنوان هر کس می داند که برای جلوگیری از فریاد به خودداری از به tweeting در همه کلاه یا نوشتن دقت honed پست که چکه طعنه مانند خون از یک قتل با سلاح و سعی کنید برای پیدا کردن دیگر مکالمه حالت است.

نوع مکالمه من گم شده است در مورد همدردی متقابل من حدس می زنم, اما این همیشه مورد کامل درک. چرا که حتی با نزدیک ترین دوستان شما همیشه از دست رفته هر یک از دیگر نیستید ؟ شما همیشه عدم درک گرفتن نمایان نقطه از آن اشتباه است.

اما شاید این خوب است. چرا که حتی به عنوان شما همه چیز را اشتباه پیدا کنم شما اغلب نزدیک شدن عمیق تر نوع همدستی. تونی موریسون در معشوق مورد نوشت: "شیرین دیوانه مکالمات پر از نیم جملات daydreams و سوء تفاهم ها بیشتر خطر ناک تر از درک همیشه می تواند بود". و الکساندر پوشکین به نظر می رسید جشن چیزی مشابه در یوجین Onegin زمانی که او پیشنهاد کرد که مکالمه ترین هرج و هنگامی که آن را متغیر و اسپاسم: "هیچ نادرست و بی دقتی پچ پچ/ کلمات mispronounced افکار بد بیان/ بیرون کشیدن احساسات pitter-تند تند/ در حال حاضر به عنوان قبل از داخل سینه من است."

یکی از مورد علاقه من حساب از یک مکالمه نوشته شده توسط رمان نویس فارسی ایان مکیوون پس از او با فیلیپ راث. McEwan, نویسنده کفارهبود جوان بود و تنها به چاپ داستان کوتاه در آن نقطه است. راث بود نویسنده مشهور متعدد رمان از جمله Khazaal شکایت. پس از مقدمات دو نفر از آنها را آغاز کرده نوشت مکیوون "در یک مکالمه طولانی عجیب مرکب از صمیمیت و انتزاع".

راث بستری او در حال تجربه یک بحران خلاق و احساس به طور کلی سر در گم. در پاسخ نوشت: مکیوون "من به او بگویید که چگونه مشکل من پیدا کردن آن نوشتن یک رمان است. شاید من هرگز نوشتن یک. او می گوید: البته شما. شما لازم نیست که هر انتخاب است."

راث شیوه او ادامه داد: "این است که عجیب و غریب اذیت کردن مبهم avuncular. آرام و مودب اما با یک جنون سوسو زدن یک طعم و مزه برای ضرب وشتم. بحث ما در مورد رابطه جنسی. چرخه روابط شور و شوق از هم پاشیده به دوستی. چگونه به عشق و کار مناسب است. من به او بگویید من در عشق است. او می پرسد اگر آن تداخل با نوشتن. من می گویم ، ما صحبت در مورد ترس از تنهایی."

یک جوان ایان مکیوون کمک کرده بود از یک بحران خلاق پس از صحبت با فیلیپ راث (رکس)

راث "صحبت خود را از یک امر" ادامه داد مکیوون "از آنجا که او نمی تواند تصور کنید که خود را فرزندان. من می گویند که من بیش از حد نمی تواند تصور کنید که یک پدر. او می گوید: او به راحتی می توانید تصور کنید که من به عنوان یکی..."

در بهترین مکالمات یک چیز منجر به دیگری فقط در این راه است. مکیوون حساب matter-of-fact, اما آن قطاری از احساس واقعا به یاد ماندنی مکالمات – نوعی که گنجانده شده که واژگون شدن بیش از چندین ساعت را بافت و ریتم. هر چیزی که گفت به نظر می رسد به مرور بالا, عمیق, استخر, از ناگفته.

"این بسیار آسان است به مانند فیلیپ راث" مکیوون به این نتیجه رسیدند. "هوش گرم با یک لمس از ظلم و ستم به شما هشدار. آسان به تصور زنان در حال سقوط در عشق با او. بالش خود را بحث است که احتمالا یک سحر – خنده دار زشت و ناپسند علاقه."

شما به راحتی می توانید تصور کنید که در بخشی از زمان راث و مکیوون ممکن است متوقف صحبت کردن در دسترس نباشد و این دور از بی دست و پا را مهر و موم شده خود را از صمیمیت.

چیزی شبیه به این یک بار اتفاق افتاده بین فیلسوف میشل فوکو و سوئیس فیلمساز دانیل اشمیت. زمانی که اشمیت بازدید او (آنها هرگز قبلا ملاقات) "ما کشف کرد بعد از چند دقیقه که ما واقعا تا به حال هیچ چیزی برای گفتن به یکدیگر" نوشت فوکو.

"بنابراین ما با هم در آنجا ماند و از حدود سه ساعت بعد از ظهر تا نیمه شب. ما نوشید ما دودی هش ما شام. و من فکر نمی کنم ما صحبت می کرد برای بیش از بیست دقیقه در طول این ده ساعت. از آن لحظه واقعا قوی دوستی آغاز شده است. آن را برای من اولین بار است که یک دوستی در سرچشمه به شدت سکوت رفتار."

به Toni Morrison, گفتگو شد کلید 'ریشه ایده های فولادی' (AP)

سکوت یک فرم و یک گفتگو می تواند. دیگری می تواند انجام شود بدون هیچ مخاطب در همه. موریسون (در معشوق دوباره) صحبت از "داخلی برای تلفن های موبایل یک زن باعث می شود زمانی که او معتقد است که او به تنهایی است و unobserved در کار: یک sth" هنگامی که او نتواند در چشم سوزن را; یک نرم زاری هنگامی که او می بیند یکی دیگر از تراشه در یک صفحه گرامافون پایین دوستانه استدلال که با او احوالپرسی مرغ. هیچ چیز شدید یا شگفت انگیز است. درست است که ابدی خصوصی گفتگویی است که بین زنان و وظایف خود را".

موریسون است ما یادآوری است که درست وظیفه مکالمه است برای باز کردن این ایده از "بسته شدن". گفت و گو ادامه می دهد – که رئیس آن ویژگی. "چیزی که مهم است به جای موضوع" نوشت: John Updike در یکی از داستانهای کوتاه "بود و مکالمه خود را سریع موافقت نامه های آهسته گره های بافت های مختلف خاطرات; آن را مانند یکی از کسانی که در پاناما سبد به شکل زیر آب در اطراف یک سنگ بی فایده."

بهترین مکالمات ادامه در یک حالت از توافق. در راحتی از غریبه هایکی از بسیاری از رمان های مکیوون رفت و به نوشتن آن توافق به عنوان "یک لفظی حالت" اجازه داده است که دو شخصیت مریم و کالین – یک زن و شوهر در تعطیلات در ونیز "به حرکت را از طریق بسیاری از موضوعات با چنین صبر که ناشی از آنها را هنوز هم صحبت در پایین صدای در بالکن در چهار صبح".

قبل از سفر خود را با ازدواج آنها foundering مریم و کالین همیشه گرفته طرف مخالف در گفتگو با فرض این که این مطلب منجر به تحلیلی ظلم. اما آنچه تمایل به اتفاق می افتد این بود که "افراد بودند کاوش بسیار به عنوان دفاعی تصریح کرد یا مجبور به استادانه درست شده irrelevances و عجین با تحریک پذیری".

در حال حاضر "آزاد متقابل تشویق آنها پرسه می زدند مانند کودکان در کنار دریا rockpools از یک موضوع به دیگری است."

این همان کودکانه با کیفیت دستگیر شده است در تولستوی آنا کارنینابه عنوان لوین و کیتی در آخرین مورد برای غلبه بر موانع محبت خود اتحادیه است. این یکی از بزرگترین توصیف از یک مکالمه تا کنون نوشته شده است. اما زمانی که لوین و کیتی وارد در چند دقیقه کوتاه از ارز که بر اساس آن بقیه زندگی خود را خواهد لولا چه می گذرد بین آنها است و نه هیزم. یا نه به طور کامل.

در لحظه ای حیاتی که همه چیز را در معرض خطر خود را avowal از عشق می شود شبیه به بازی کودکان, بازی های برگزار شده با گچ در یک جدول. لوین قرار نیست آنچه که او نیاز به درخواست زن سبک و جلف در کلمات به طوری که او می نویسد: اولین حرف از هر کلمه و برگ آن را به او به حدس زدن معنی.

زمانی که او می نویسد: "من, y, c, f, a, f, w, h," (به معنی: "اگر شما می تواند ببخش و فراموش کردن آنچه اتفاق افتاده است") لوین intuits معنای بلافاصله. او snatches گچ از او "با عصبی انگشتان لرزان" می نویسد و خود را فوری پاسخ: "i, h, n, t, f, a, t, f,;, i, h, n, c, t, l, y": "من هیچ چیز را فراموش و به بخشش; من هرگز متوقف به عشق شما."

""من درک او گفت: در زمزمه."

© واشنگتن پست



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب