سحر – کاما

عشق من به خواندن و نوشتن به زمان بسیار طولانی ، کودکی برمی گردد!

من به عنوان یک کودک می گویم شما پنج سال سن دارید ، زیرا من قبلاً آن را به یاد نمی آورم.

وقتی پنج ساله بودم محبوب ترین بازی اول کتاب من و بعد عروسک من بود.

با گفتن اینکه این کتاب یک بازی است ، تعجب نکنید زیرا ممکن است یک کتاب پنج ساله یک بازی باشد. آن زمان دوستان زیادی نداشتم و ترجیح دادم که با کتاب و خونم تنها باشم. کتاب و عروسک هایی که تا زمان بزرگ شدن داشتم.

من آن زمان نخوانده ام و ننوشته ام ، بنابراین می خواهم داستان را باز کنم و عروسک خود را در صف قرار دهم.

سپس داستان را شروع می کنم.

چشمانم در حال دیدن صفحه و کلمات کتاب بود ، اما لب و دهانم چیزهایی را در ذهنم می گفت. ذهنی که آدم برفی معروف سفید را برای نگه داشتن هفت کوتوله ، مادربزرگ در سرخ کیپ کرد!

با بزرگتر شدن و ورود گوگل به خون ما ، اولین صفحه وبلاگ خود را ایجاد کردم که در آن زمان وبلاگ بود

او در مورد زمان خود سر و صداهای زیادی ایجاد کرد و تمام احساسات دخترانم را در داستان ها و رمان های عاشقانه گنجاند. کمی پیش بروید ، درست مثل افرادی که در اینترنت و دنیای مجازی مانند ضرورت شب هستند ، با چت و فیس بوک به جهان سلام کنید.

در آن زمان ، من اولین صفحه خود را در فیس بوک نیز فعال کردم و ابتدا شروع به نوشتن و گرفتن عکس با دوربین سونی Z کردم ، اما دیدم این تنها چیزی است که در فیس بوک اهمیتی ندارد.

بیشتر پستها در کارت پستال به معنای کلمه کلیدی و یا بهتر از این ، یک پست شیرین و ترش برای عکس ها بود.

عکس هایی که کارهای زیبایی ، مدل سازی و بسیاری از وبلاگ نویسان ساخته اند.

من از فیس بوک ، دانشگاه و دانشگاه هم خسته ام ، بنابراین کاملاً فراموش کردم ، اما فراموشی فقط برای ترم اول کالج کار می کرد ، سپس با یک صفحه جدید به فیس بوک رفتم و بعد هر کاری را انجام دادم به جز نوشتن!

سپس به اینستاگرام ، یادداشت های آنلاین ام و فعالیت روزانه Nothing ، علاقه مند شدم و فعالیت ساعتی خود را شروع کردم.

در دانشگاه تجارت آنلاین من ، سایت های خرید آنلاین در آن زمان هنوز جایی نداشتند ، اما با توجه به ذهنم وقتی یک مادربزرگ را از برف سفید درست کردم ، تصور می کردم که یک روز ما نیز رشته فرنگی بخریم و بعداً رویاهای من را بخرد. این یک واقعیت با اسنپ فود است!

شروع کار و دنیای آنلاین مرا به گذشته بازمی گرداند و مسیر شغلی من را به قلم پیوند می دهد.

خیلی وقت است که می خواستم مکانی را مانند مکان قبلی خود ثبت نام کنم و چیزی شبیه به گذشته را با یک جمع بندی بشناسم. من مدت زمان طولانی این صفحه را فعال کردم اما به دلایل زیادی امشب توانستم اولین پست خود را ارسال کنم. و به عنوان اولین شغلی که خواستم در مورد عشق و احساس زندگی خودم یعنی نوشتن صحبت کنم.

سحر