ما نیاز به سرند صد هزار مرگ و میر

ایده های به سوگواری در یک لحظه از جمعی تروما است به تجربه نه یکی بلکه چندین لایه از دست دادن. Paolo

توسط NEWS-SINGLE در 4 خرداد 1399
Paolo Pellegrin/مگنوم

دو سال پیش و پس از تبدیل شدن به بیمار با یک ویروس است که منجر به پنومونی من 71 سال از درگذشت پدر به طور غیر منتظره از یک لخته خون در NYU بیمارستان. برادران من و من یک شانس برای خداحافظی و بعد از مرگ پدر در مارس—یکی از کسانی که خوشبو روز هنگامی که محوری از زمستان به بهار می خواند همراه پوست شما—من خودم عزاداری نه تنها از مرگ او, اما این واقعیت است که او تا به حال شده است به تنهایی و هنگامی که او درگذشت, بدون, مراسم بدون خداحافظی و بدون خانواده و یا دوستان و یا مورد علاقه خود را کتاب مجموعه اطراف او. او بدون فوت هر یک از bulwarks در برابر بی معنایی است که ما صرف زندگی ما با دقت بافندگی به وجود.

من شنیده ام بسیاری از مردم در مورد چقدر سخت است که یک دوست در بیمارستان در حال حاضر (چه برای COVID-19 یا یکی دیگر از مشکل پزشکی) و قادر به فشار دست خود را در آغوش آنها زمزمه آنچه ممکن است آخرین کلمات. در یکی از حس من می دانم که چگونه آنها احساس. اما در یکی دیگر از حس من هیچ سرنخی از پدر من نمی میرند در طول یک بیماری همه گیر. به عنوان ایالات متحده تعداد مرگ از COVID-19 رسیده 100,000 من فکر کردن در مورد چگونه آن متفاوت است به سوگواری یک مرگ و به سوگواری مرگ در وسط یک توده تروما به سوگواری در میان این همه مرگ.

این عدد تا 100000 مرده از coronavirus—سخت است درک. برای کسانی که از دست داده اند و کسی که این بیماری همه گیر را در دامنه است و نه فقط یک آمار; در انتزاع نهفته است تنگاتنگی زندگی-تغییر رویداد. برای بقیه از ما است و ما باید سعی کنید به گریبان به چشم انداز. یک صد هزار نفر است که نزدیک به جمعیت این شهر من در حال حاضر زندگی می کنند; آن است که یک محله را به ارزش از مردم در بروکلین من دیرین صفحه اصلی; آن است که شاید 10 برابر تعداد کل افراد بسیاری از ما عبور خواهد کرد و راه در کل زندگی ما. این قبرستان پس از قبرستان بر قبرستان. آن است که توده مايکل هارت در جزیره بدن انباشته در یخچال کامیون در خارج از بیمارستان ها و خانه های سالمندان. آن است که PTSD برای پرستاران و پزشکان در سخت ترین-آمار مناطق. بیشتر از آن است که تکان دهنده اکو است که به دنبال از دست دادن حتی یک فرد: صفر صفر صفر صفر صفر. یک ضجه و زاری کردن: O, O, O, O O.

پس از درگذشت مادر من در سن 55 در سال 2008 من نوشت: یک کتاب در مورد عزاداری. من از طریق خواندن متون علمی و رمان و شعر که لمس به صراحت بر غم و اندوه است. در این روند من یاد گرفتم که چگونه فیزیکی آن است که باعث تغییرات در سطوح کورتیزول حافظه و خواب و اشتها; ترک mourner خسته پراکنده در تلاش برای از سرگیری "عادی." اما شاید نکته کلیدی من آموخته است که غم و اندوه نیازهای یک رگ: این نیاز به زبان آن نیاز داشته و از آن به بیان آن نیاز به علامت گذاری در زمان; این خواسته یک وقفه در فعالیت روزمره. مادر من فوت کرد در روز کریسمس. من به خاطر شوک راحتی در داشتن مادر من خواهر و برادر جمع آوری با ما چند روز بعد "کوچک چیز خوب" به عنوان ریموند کارور قرار داده و آن را از های نان و شراب و داستان در اواخر شب. حضور آنها تسکین دهنده: نور در چهره خود را enduringness. در این گیر شما از دست دادن فرد و شما از دست دادن توانایی به سوگواری است که فرد با هم. و شما از دست دادن است که پس از در حال حاضر از دست داده و توانایی به صرف زمان با شما عزیزان در بیمارستان در آسایشگاه یا در خانه در روز و ساعت و یا دقیقه قبل از آنها درگذشت.

در زمان بحران که معمول مراسم به طور ناگهانی دیگر نمی تواند انجام شیوه های جدید شکل گرفتن است. در شرایطی که بدن آنها می توانید خداحافظی به مردم جستجو برای راه های دیگر برای یاداوری مرده. در طول جنگ داخلی رسمی عکاسی پرتره در زمان جدید اهمیت چسبیده به خانواده ها به عنوان مورتال یادآوری. جنگ جهانی اول منجر به افزایش séances و اعتقاد به عالم ارواح و گسترش بناهای تاریخی تحت پوشش در نام سربازان که هرگز از آن ساخته شده که بدن در جایی ناپدید شد در سراسر دریا. امروز ما نشستن شیوا با زوم. برای برخی از, مجازی عزاداری را ممکن است نوع جدیدی از امداد. به عنوان لین هریس یک نویسنده و موسس که مادر خود را از دست به COVID-19 اخیرا به من گفت از طریق ایمیل او خوشحال بود که نمی باید به شکل از چه باید بکنید با stragglers یا مواد غذایی اضافی هنگامی که شیوا به پایان رسید.

دفن مناسک و آداب و رسوم عزاداری به شکل به نبود; آنها ارائه نشانه های چگونه به رفتار در زمانی که خود را در جهان متزلزل است—و برای چه به آرامی به انتقال از حاد غم و اندوه به زندگی عادی. به ما در ایجاد شیوه های جدید برای این لحظه ما باید نام جای خالی: به سوگواری در لحظه ای از غم و اندوه جمعی است که به تجربه نه یکی بلکه چندین لایه از دست دادن. به عنوان دوست من محقق سونیا Posmentier که از دست پدرش به سرطان فقط قبل از این مستند آغاز شد به من گفت: "آنجا را مستقیم و بی واسطه از این بیماری همه گیر و حس هایی به عنوان یک استعاره انتزاعی تر—و نه برای بدن, اما برای یک زندگی. و پس از آن وجود هایی است که برای بدن کسی که از دست رفته است."

Paolo pellegrin/مگنوم

غم و اندوه در زمان عادی است و رویارویی با این محتمل است که همه بیش از حد واقعی است. جهان tilts در محور آن است. آنچه از شما گرفته شده برای اعطا ناپدید اغلب بدون توضیح و گاهی اوقات بدون آماده سازی است. من به یاد داشته باشید پس از مادر من فوت کرد که من دیگر مطمئن پیاده رو خواهد بود جامد زمانی که من پا بر روی آن. در یک بیماری همه گیر مرگ می شود به طرز وحشیانه ای کمتر محتمل. برای از دست دادن کسی که در این لحظه این است که تجربه غم و اندوه رنگ و لعاب بر غم و اندوه است اما آن را نیز به عنوان سونیا قرار داده و آن را به احساس تنهایی نیست. عجیب ترین چیزی که در مورد عزاداری است که شما اتاق را ترک کنند از غم و اندوه خود را سعی کنید به بازگشت به رفتارها و حوادث روزمره زندگی—یک کار اجتماعی زندگی و پیدا کردن خود را در تقابل با کسانی که در اطراف شما برای آنها هیچ چیز اساسا تغییر کرده است. چگونه می تواند جهان را به شما فکر می کنم که از دست رفته است ؟ "معمولا شما احساس می کنید در خارج از مرحله در غم و اندوه" سونیا گفت. "اما من احساس می کنم ناخواسته در مرحله."

آنچه هنوز نمی دانیم: چگونه مرگ در این مقیاس را تغییر دهید زندگی ملت اگر از آن خواهد شد. شاید از آن خواهد lastingly تحت تاثیر قرار زندگی از شهر نیویورک—که یک بار دیگر در بر داشت خود را در مرکز یک فاجعه ملی به عنوان آن را در طول 9/11—اما نه در یک شهر کوچک در آریزونا می رود که تا حد زیادی صدمه ندیده است.

چه ما نمی دانیم و یا باید بدانید: عزاداری هم این است که حداقل به عنوان مهم—مهم تر است ؟ —به بقای ما به عنوان تفرقه استدلال در مورد اینکه آیا بازگرداندن اقتصاد و یا حفاظت از افراد آسیب پذیر مسائل بیشتر است. در این سال انتخابات هر جنبه ای از این بیماری همه گیر و ملت در پاسخ به آن شده است سیاسی است و هیچ جمعی بالا به پایین عزاداری روند—یک شرایطی است که افشای بعید درز از ما به سختی بخیه هم جامعه. در حال حاضر ما عزاداری احساس فردی و نه جمعی و با دعوا کردن در مورد ماسک آزادی "خبر جعلی" و مانند آن.

احساس رسمی به عنوان امیلی دیکنسون قرار داده و آن را نشسته در من یک حس پاک من می خواهم برای از بین بردن توسط راه رفتن در میان اجساد زندگی به جای نشستن در خانه به تنهایی. آنچه احساس می کند در خارج از مرحله در حال حاضر است غم و اندوه من اما دور از جامعه است که سهام آن است.

ما می خواهیم به شنیدن آنچه که شما فکر می کنم در مورد این مقاله. ارسال یک نامه به سردبیر و یا ارسال به letters@theatlantic.com.



tinyurlbitlyis.gdu.nuclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب