جان لیدون: “در یک نظر محکم نشوید و برای همیشه در آنجا گیر کنید”

Category: بلاگ

ج اوه لیدون به من می گوید که به سختی متوجه قفل شدن شده است ، با نورا ، همسر 41 ساله اش. او ماسک (“این در مورد سخاوت است. شما ممکن است کسی را آلوده کنید”) استفاده می کند ، اما این در مورد آن است. “من و نورا حیوانات خیلی اجتماعی نیستیم. ما دوستانی داریم ، اما زیاد بیرون نمی رویم ، بنابراین ضرری ندارد. ” در سالهای اخیر ، لیدون 64 ساله نیز تحت قفل دیگری قرار داشته و مراقب نورا 78 ساله مبتلا به آلزایمر است. وی با احتیاط مشخصه می گوید: “برای جنبش جان باید ضد قفل باشد.”

ما درمورد FaceTime صحبت می کنیم. اواسط روز در خانه لیدون در لس آنجلس است (که او به من می گوید ، توسط مای وست ساخته شده است). پیشگام جنسی تپانچه سابق و جبهه مداوم Public Image Ltd (PiL) از انرژی تند و شوخ طبعی بیرون می زند. موهای وحشی که از بالای پیشانی او بیرون می آمد ، یک آبجو و یک سیگار در حال حرکت. وی با مشکوک نگاه کردن به صفحه رایانه ، گفت: “من در این کارها مهارت ندارم.” “این یک معجزه است که اصلاً کارساز است.”

حتی وقتی که به فناوری بی اعتماد نیست ، لیدون امضای خیره شدید – از دید ضعیف ناشی از مننژیت نخاعی در دوران کودکی. مننژیت او را ماهها در کما فرو برد و وقتی بیدار شد حافظه خود را از دست داد. او می گوید این به او کمک می کند تا با آلزایمر Nora’s همدلی کند. “من این احساس را می دانم که نمی دانم در یک لحظه دقیق کی و کجا هستی. این به من چیزی در رابطه با برخورد با او می دهد. من می توانم درد او را احساس کنم ، من آن را پشت سر گذاشته ام. “

تجربیات آنها با ویژگی آلزایمر در کتاب جدید لیدون ، من می توانم اشتباه باشم ، می توانم درست باشم ، مجموعه از افکار “بدون سانسور” او. جدای از روز عجیب کار با PiL ، او به تنهایی و تمام وقت از نورا (“بابی”) مراقبت می کند. او در حال حاضر نگران است که نتواند او را در تور سخنرانی خود برای کتاب سوق دهد (به دلیل همه گیری به سال 2021 موکول شد). “این از نظر روحی برای او مضر است. او نمی تواند با فرودگاه ها ، استرس ، چراغ های روشن ، جمعیت کنار بیاید. ” نورا نیاز به مراقبت شبانه روزی دارد و بدون اینکه لیدون خلا memory حافظه خود را پر کند وحشت می کند. او متقاعد شده که مردم در تلاشند او را بکشند ، آشپزخانه ها را آتش زده و از استودیوهای ضبط صدا فرار کرده است. لیدون می گوید یافتن پرستار مناسب دشوار است: “او باید به شخصی که با اوست اعتماد کند. بابی باید اول بیاید و باید راحت باشد. “

من یک فرد هستم – فکر می کنم برای خودم – فکر می کنم خیلی از ما

همه چیز خیلی دلهره آور به نظر می رسد. من به لیدون می گویم که صداقت او را تحسین می کنم. “من فکر می کنم شجاعت نیاز دارد که آن را به فضای باز برساند. فکر می کنید می توانید آن را برای خودتان نگه دارید ، و به نوعی خودش را مدیریت می کند ، اینطور نیست. شما باید در مورد آن صحبت کنید. ” لیدون با ستیزه جویی علیه “ناله ها” ، میراث تربیت سخت طبقه کارگر وی در لندن ، که او آن را “چارلی دیکنز با وسایل نقلیه موتوری” توصیف می کند ، مخالف است. مادرش غالباً بیمار بود و لیدون در حالی که پدرش کار می کرد از برادران کوچکتر خود مراقبت می کرد. “اصلی ترین درسی که از مادر و پدرم آموختم عدم احساس ترحم به نفس است. خود ترحم غیر قابل قبول بود. ” هنوز هم ، رنج های نورا بر او تأثیر عمیقی می گذارد. “خیلی سخت است که در مورد آن احساس تردید نکنید. شما تصور می کنید این را در مورد من نمی دانید ، اما من کاملاً احساساتی هستم. من یک هیجان پرشور هستم. “

می توانم با نورا ملاقات کنم. او به طور غیر منتظره به ما ملحق می شود ، لبخند ، صمیمی ، شیک ، با یک لباس سارافان و کلاه ، به صفحه نمایش دست می زند و درباره لهجه بریتانیایی من اظهار نظر می کند (او متولد آلمان است). من درمورد اینکه آیا قرار دادن نورا در این مقاله صحیح است ، بررسی کردم ، اما با دیدن او تصمیم گرفتم که او را ذکر کنم ، فقط مختصرا ، زیرا تماشای تعامل او و لیدون ، صحبت کردن ، گرفتن دست یکدیگر ، بغل کردن و خندیدن بسیار آشکار و لمس کننده بود. . گرچه نورا به وضوح ناخوشایند است ، او و لیدون بازیگوش ، دوست داشتنی و طبیعی هستند و به طور واضح اعتماد عمیقی دارند.

لیدون نمی تواند شروع آلزایمر را مشخص کند (نورا همیشه با چیزهایی مانند کلیدهای فراموشی روبرو بود) ، اما او فکر می کند مرگ 2010 در اثر سرطان دخترش ، آریان (آری آپ از معاصر پانک Pistols ، شکاف ها) ، مهم بود. قبل از بیماری ، آری قادر به کنار آمدن با پسران نوجوان خود نبود و او و نورا مراقبت آنها را بر عهده گرفتند ، لیدون به پسران خواندن و نوشتن را آموخت. او و آری ترقی خواه دائماً قایقرانی می کردند (“من تحمل آن همه مزخرفات بوهمی را نداشتم!”) اما آنجا عشق وجود داشت.

 “او هرگز من را فراموش نخواهد کرد و من هرگز او را فراموش نمی کنم”: لیدون با همسرش ، نورا ، در سال 1986.

” من از آری خاطرات بسیار خوشی داشته ام. ” “من از هر کسی که واقعا فوت کرده خاطرات خوشی داشته ام.” او رایانه خود را چرخاند تا من ببینم که اژدهای پاپی ماشی که آری در 10 سالگی برای نورا ساخته بود را می بینم. او سپاسگزار است که وقتی او فوت کرد همه آنها توانستند با آری باشند و با هم آواز بخوانند. “از آن به بعد ، آری در حال مرگ است ، آن وقت است که نورا شروع به رفتن به خودش می کند. چیزی غم انگیز مانند مرگ دختر خود شما ، که او مجبور به تحمل آن بود ، هیچ مادری نباید آن را پشت سر بگذارد. این فقط قلب را پاره می کند. “

لیدون همیشه از نورا محافظت می کرد ، و من یک سلبریتی را کنار گذاشتم … مرا از اینجا بیرون کن! در سال 2004 ، زمانی که این نمایش به او نمی گفت که او با خیال راحت وارد استرالیا شده است (بستگان شرکت کنندگان هنگام رای گیری از آنها استقبال می کنند). این برای لیدون غیرقابل قبول بود ، زیرا او و نورا به سختی از حضور در هواپیمای Pan Am که در سال 1988 بر اثر لاکربی منفجر شد ، غافل شدند. “جسارت کسانی که به من نمی گویند که او سالم رسیده است. منو قارچ کرد برای یک برنامه تلویزیونی ، شما کسی را از عهده این کار بر نمی دارید. “

حالا وقتی کسی با نورا صحبت می کند ، لیدون عصبانی می شود:” ‘[صدای حمایت کننده] آیا شما خوب هستید؟ عزیزم؟ ‘از آن خارج شو! ” این بدان معنا نیست که او خود را ناامید نمی کند: “بارها و بارها ، شما حوصله خود را از دست می دهید و حرفهای احمقانه ناخوشایندی می زنید ، و باید بلافاصله ببخشید ، زیرا آن را در چشمان او می بینید: سردرگمی”. < / p>

او فکر می کند بین تجربه داشتن پدر و مادر با آلزایمر و زوج هایی مانند او و نورا تمایزی وجود دارد ، اما وقتی می گویم شریک زندگی خود را از دست داده به آرامی مرا اصلاح می کند. “من او را از دست نداده ام ، نه ، نه ، نه. او دچار برخی آسیب ها شده است. ذره ای از خاطرات به آرامی اما مطمئناً محو می شوند و احتمالاً سرانجام همه از بین خواهند رفت. اما من مطمئن می شوم که این یک سفر شاد است و یک سفر غم انگیز نیست. او هرگز من را فراموش نخواهد کرد ، و من هرگز او را فراموش نخواهم کرد ، هر چیز دیگری که از گوشهایش بیرون بیفتد. “

این یک طرف نرم تر از لیدون است که مردم انتظار دارند. او از همان روزهای پانک کاری به عنوان یک برانگیزاننده تحریک کننده شهرت پیدا کرده است و در کتاب “من می توانم اشتباه کنم ، می توانم درست باشم” او مانع نمی شود. در میان جزئیات داخلی (تمیز کردن ، خرید ، تغذیه سنجاب ها) ، این کتاب یک گلوله آتشین است: Brexit ، ترامپ ، سلطنتی ، انزجار “دگم” (در اینجا ، لیدون کاتولیک ، اسلام ، کمونیسم ، سیاست هویت و درستی سیاسی را جمع می کند) ) او می گوید: “این انگیزه گفتگو است.” وی افزود: “از افراد بخواهید مانند انسانهای معقول صحبت كنند ، نه اینکه با هم فریاد بزنند. من یک فرد هستم – خودم فکر می کنم – فکر می کنم خیلی از ما هستیم. “

لیدون از باراک اوباما و هیلاری کلینتون حمایت کرد ، اما از ترامپ حمایت می کند (گفتگوی ما مقدم است انقباض Covid توسط ترامپ) به دلیل اقتصاد. “من به عنوان قلم مو جرات می کنم. او اکنون تنها گزینه عاقلانه ای است که بایدن برافراشته است – او قادر نیست که مرد هدایت شود. ” لیدون همچنین از Brexit حمایت می کند و به نظر نمی رسد اگر مردم ابروهای خود را به عنوان یک طرفدار مشهور Brexit مستقر در ایالات متحده برافروازند ، اهمیت می دهد (لیدون و نورا ، که به عنوان “وارث نشر” توصیف می شود ، دارای دارایی دوم ایالات متحده و یک UK one).

'من احساس می کنم خودم واقعی ام روی صحنه': لیدون ، مرکز ، با تپانچه های جنسی در تالار کوئینزوی Dunstable ، اکتبر 1976

“من احساس می کنم خودم واقعی خودم روی صحنه هستم”: لیدون ، مرکز ، با تپانچه های جنسی در تالار کوئینزوی Dunstable ، اکتبر 1976. عکس: Chris Morphet / Redferns

از نظر وی ، طبقات کارگر صحبت کرده اند: “آنها قاره های ناشناخته به من دیکته نخواهند شد. ” گرچه لیدون اصیل به نظر می رسد ، اما از این روزنامه نگار Observer بالاتر از طعمه های لیبرال بالاتر نیست. وقتی می پرسم آیا او قطعاً به ترامپ رأی می دهد ، گریه می کند: “من هستم!” ، یک کلاه MAGA تولید می کند و آن را جلوی صفحه آویزان می کند.

لیدون -پانک استاندارد God Save the Queen را نوشت. حالا او می گوید: «احساس من در مورد خانواده سلطنتی غم انگیز است. من همیشه احساس کرده ام که آنها پرندگان کوچک فقیری هستند که در قفس ها ، قفس های طلا به دام افتاده اند ، اما هنوز هم مقبره مانده اند. ” مگان مارکل چطور؟ “شخص وحشتناکی. بازیگر زن بسیار بدی اما او اکنون در یک کلاس مستر است. ” لیدون موافق نیست که مارکل نژادپرستی کرده است. “خود را صالح و خودپسند متوقف کنید ، این همان کاری است که او باید انجام دهد. او در حال جستجوی یک هدف است. موارد معتبری وجود دارد ، افراد اصیل که به کمک احتیاج دارند. “

به نظر می رسد که لیدون از زمانی که رئیس جمهور به نژادپرستی متهم شد ، حمایت از ترامپ را آغاز کرده است. “من به همین چیز متهم شده ام ، بنابراین از کسی که اینگونه نامیده می شود آزرده خاطر می شوم.” در سال 2008 ، Kele Okereke ، از حزب بلوک ، گفت که اعضای اطرافیان لیدون هنگام جنگ در صحنه پشت صحنه حضور دوباره در جشنواره Sex Pistols ، از نظر نژادی توهین می کردند. آنها همه به رویاهای من می آیند ، بله. مثل بازدید شدن است. من ممکن است خیالی باطل باشم ، اما این یک توهم فوق العاده است

لیدون می گوید از اینکه نژادپرست خوانده شد “شوکه” شد. نوه های او ، از آری ، نژاد مختلط هستند. او از راک علیه نژادپرستی حمایت کرد. اولین خاطرات او بدون ایرلندی ، بدون سیاه ، بدون سگ بود. او قهرمان ریگی ها شد ، با Afrika Bambaataa کار کرد و ویرجین رکوردز را به امضای اعمال رگی سوق داد. وقتی از کشته شدن جورج فلوید می پرسم ، او با ناراحتی آه می کشد. “کسی نیست که من در هر کجا سراغ داشته باشم که نگوید این کار وحشتناک نبوده است. کاملا! این بدان معنا نیست که همه پلیس ها زننده هستند یا همه سفیدپوستان نژادپرست هستند. زیرا همه زندگی ها مهم هستند. “

من اشاره می کنم که وقتی گروه های خاصی از این اصطلاح استفاده می کنند ، برای کاهش اهمیت زندگی سیاه است ، اما او فکر می کند این یک سو mis تعبیر است. او می گوید: “البته من ضد نژاد پرستی هستم” ، اما می افزاید كه گروه ها یا جنبش های سیاسی به او دیكته نخواهند كرد. برای لیدون ، همیشه در مورد مبارزه با “جزم” بوده است. کاتولیک دوران کودکی و تحصیلات او را ناراحت کرد (“اگر با نژاد بشر مشکلی ندارید ، پس نباید اذیت شوید که منفی انزجارآمیز دین سازمان یافته را به چالش بکشم”). کمی عقب و جلو می شویم. در حالی که یک بار او نمی توانست “مزخرفهای بوهمی” را تحمل کند ، اکنون به نظر می رسد که او تمام صحت سیاسی را جزم این موضوع را تحریک می کند ، که خود را درست می کند. “خدای من!” او تلافی می کند. “آیا هیچ انسان عاقلی نباید باشد؟”

خوب ، من گاز می گیرم: صحت سیاسی ممکن است کامل نباشد ، اما آیا هدف آن تقویت و محافظت نیست؟ “هرچند که خیلی زیاد گرفته شده است. مرگ توسط کمیته ، تلاش برای کوبیدن دستورات شما در چهره شخص دیگری. این سالم نیست. “

او فکر می کند همه چیز و همه باید مورد سوال قرار گیرند ، از جمله خودش. “اگر اشتباه می کنم ، به شدت قادر به اصلاح آن هستم. من این کار را بارها انجام داده ام و مجبور شده ام. به همین دلیل من عاشق بحث و گفتگو هستم ، زیرا شما از آن یاد می گیرید. در یک عقیده محکم نشوید و برای همیشه در آنجا گیر کنید. “

ما به یک زمین کم اختلاف تر می پردازیم. من در مورد عوارضی که مراقبت از یک فرد تمام وقت باعث خلاقیت می شود ، فکر کرده ام ، اما لیدون بی روح است. پس از چندین تغییر در پرسنل PiL ، او اکنون ترکیب از سال 2009 (لو ادموندز ، بروس اسمیت ، اسکات فرث) را “PiL مناسب” می داند و او همیشه عاشق اجرای زنده است. “من احساس می کنم خودم واقعی خودم روی صحنه هستم. من خیلی خودآگاه نیستم. ” او در جوانی از مدارس هنری طرد شد و اکنون دوست دارد نقاشی بکشد. او حتی برای ضبط ایده های تصادفی که از خواب گذشته اند ، ضبط صوت را به رختخواب برد. “من آهنگی در ذهنم خواهم داشت و رویای آن را خواهم دید ، و ضبط كننده كوچك خود را خواهم داشت و فكر می كند.” او می گوید ذهنش هرگز متوقف نمی شود. “من باید از نظر ذهنی مشغول باشم تا از خودم لذت ببرم. من هرگز نمی توانستم در ساحل بنشینم و کاری انجام ندهم. “

 لیدون با کیتی قیمت در طول حضور او در من یک مشهور هستم ... در سال 2004.

لیدون با کیتی پرایس در هنگام حضور در من یک مشهور هستم 2004. عکس: Brian Cassey / AP

تپانچه های جنسی / “جانی روتن” زندگی او را تغییر داد (“من خیلی خوش شانس آمدم ، در این شکی نیست”) ) ، اما او نمی خواهد احساس کند که گرفتار آن شده است. The Sex Pistols در تور Filthy Lucre در سال 1996 اصلاحاتی انجام داد ، اما لیدون تبلیغاتی را نیز انجام داد که من یک ستاره معروف و Country Life (برای تأمین مالی PiL) بود ، و به نظر می رسد ترجیح می دهد برچسب افسانه پانک خود را به آرامی بپوشد. “من هنوز هم دیدگاه های جو استرومر ، جوش شیرین دارم. برنی (رودز ، مدیر کلش) به آنها مشق شب می داد: “اسلحه های استن در نایتسبریج – در این باره بنویسید!” جو یادداشت هایی را خط می زد و ناامیدانه سعی می کرد اخبار را در ساعت 6 تماشا کند. اما من کلاهبردار نیستم ، می توانم چنین کارهایی را انجام نمی دهی. ” او از موضع طبقه کارگر مرحوم (پسر دیپلمات) استرومر سرگرم شده است: “‘[صدای شیطنت آمیز] من با کارگران پایین هستم ، برادر!” زندگی خود را با من به اشتراک بگذار و ما خوشحال هستیم ، اما از من تمسخر نکن. ”

آیا لیدون هنوز هم احساس طبقه کارگر را دارد؟ “بله ، شما نمی توانید آن را بردارید. من این حقوق را به دست آوردم ، آن بالها را نیز کسب کردم. “

ما به لحظه تاریکی پانک می رویم ، زمانی که سید ووچ (جان ریچی. پیستول همکار سابق لیدون) ظاهرا هروئین خود را کشت دوست دختر معتاد ، نانسی اسپونگن ، بلافاصله پس از مصرف بیش از حد هروئین درگذشت. لیدون فکر می کند اسپونگن “بدخیم” بود. “فکر کنم او نتوانست کمک کند ، او به طور طبیعی مسموم بود.” این روزها ، شریر مانند لیدون در خواب به نظر می رسد ، مانند دیگران که درگذشته اند (پدر و مادرش ؛ آری). لبخند می زند: “بله ، همه آنها به رویاهای من می آیند.” “به روشی عالی ، به عنوان مکالمه منظم. مثل بازدید شدن است. من ممکن است متوهم باشم ، اما این یک توهم شگفت انگیز است. “

حالا برای جان پیچیده جان لیدون چه می کنید؟ سلامتی خودش عالی به نظر نمی رسد. او به دلیل بیماری مننژیت از هروئین دوری کرد: “ترس از خواب بیدار نشدن هرگز غیرقابل قبول است.” با این حال ، او مقدار زیادی مت آمفتامین مصرف کرد که باعث شد او مستعد آنفولانزا و ذات الریه شود. “من بدترین شکنجه ها را می گذرانم. شما فکر می کنید من ویروس کرونا داشته ام. ریه های من با ظرفیت مناسب کار نمی کنند. همه پزشکان به من می گویند این کار را نکن. ” لیدون سیگار خود را روی صفحه تکان می دهد. “اما اگر این کار را نمی کردم من نبودم. من نمیتوانم برای هنر خود وستال بکر بازی کنم. هنر من این واقعیت است که من اصلاً زنده ام. “

 جان لیدون

‘همه چیز امتحان است. شما باید این مشکلات را حل کنید.: جان لیدون. عکس: پت مارتین / ناظر

لیدون نمی خواهد زندگی را با نورا بدون وقفه به تصویر بکشد تیره و تار “من از بیشتر خوش شانس ترم. اوضاع راحت تر است. ” او فکر می کند که آلزایمر شخصیت واقعی نورا را تقویت کرده است. “او دارای چنین شخصیت خوبی است ، این چیزی است که برجسته می شود.” آنها تمام وقت با هم می خندند ، با Fred Astaire می رقصند ، کمدی های قدیمی را تماشا می کنند. وقتی صحبت ما تمام شد ، آنها در حالی که ساکت است به ساحل می روند. “جمعیت آخر هفته این کار را غیر ممکن می کند. افراد بسیار زیادی هستند. “

لیدون هرگز فکر نکرد که به خود نورا نگاه کند. “من تعهدات را به راحتی انجام نمی دهم و این بابی من است. وقتی تصمیم گرفتیم متعهد شویم ، همین بود – برای همیشه اینطور بود. ” آیا نورا همین کار را برای او انجام می داد؟ او تأکید دارد “اوه آره!” اگر لیدون نورا را در خانه ای قرار می داد ، “احساس می کردم نسبت به خودم بسیار خیانت شده ام. مردم باید حق داشته باشند با کمی احساس لطف بیرون بروند ، نه اینکه فقط از چرخ خارج شوند. من می فهمم که مواردی وجود دارد که مردم فقط توانایی کنار آمدن را ندارند ، آنها توانایی ندارند. اما در حال حاضر ، این کار را می کنم و با این کار بهترین کاری را که می توانم انجام می دهم. من واقعاً بسیار خوشحالم. ” او در مورد مراقبت از برادران کوچکترش نیز همین احساس را داشت. “به نظر می رسد طبیعت من است. من کمی پرستار مرد هستم. من کمک کردن را دوست دارم. “

روشن است که زندگی به لیدون چیزی نداده است که از پس آن برمی آید. وی می گوید: “در ابتدا هر مشكلی غیرقابل حل بود.” “تا زمانی که کسی در حل آن سخت تر و سخت تر کار کرد. این فرایندی است که از آن لذت می برم. “

این عشق ، سالهای سخت ، آزمون بزرگ است؟

” سعی می کنم این را در کتاب بگویم “، او می گوید. “همه چیز یک آزمایش است. شما باید این مشکلات را حل کنید. شما نمی توانید فقط فرار کنید و پنهان شوید ، از مسئولیت خود شانه خالی کنید. شما باید آن را رو در رو ملاقات کنید ، با آن کنار بیایید. متاسفم ، آنجاست این کارت هایی است که به شما تحویل داده می شود و بهتر است شما بازی را انجام دهید. اگر نمی خواهید ، سریع از بازی خارج شوید! دور شوید. “

• من می توانم اشتباه کنم ، می توانم درست باشم توسط انتشارات Away With Media (45 پوند) منتشر شده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد تور پاییزی 2021 لیدون ، به johnlydon.com مراجعه کنید. مستند The Image Image Is Rotten 2017 از 27 اکتبر 2020 در پخش عمده خدمات پخش قرار خواهد گرفت

joker123 casino malaysia minyak dagu mega888 apk pussy888 xe88 joker123 super 8 ways ultimate live casino malaysia live22 malaysia mega888 apk 免费电影 casino malaysia