5 چیزهایی که من آرزو می کنم پدر من به من آموخت

پدر من گذشت در 15 آوریل سال 2004 فقط چند هفته قبل از من از دبیرستان فارغ التحصیل شد. او بود که سخت کار می کرد

توسط HEKAYATFARDAYEEMAAA در 31 تیر 1399

پدر من گذشت در 15 آوریل سال 2004 فقط چند هفته قبل از من از دبیرستان فارغ التحصیل شد. او بود که سخت کار می کرد تمام زندگی خود را. من با او زندگی می کنند روز به روز به دلیل پدر و مادر من زمانی که طلاق گرفته بودم اما رابطه ما به عنوان نزدیک به عنوان آن می تواند بدون زندگی می کنند در نزدیکی. به عنوان من فکر می کنم در مورد او وجود دارد چیزهایی که من آرزو می کنم پدر من به من آموخت.

در طول سال برخی از باور نکردنی مردان باید ریخت و به من و به من کمک کرد تا حرکت زندگی است. من به عنوان منعکس کننده بر روی چیزهایی که من می خواهم به می دانم که به عنوان آنها رشد می کنند, من نمی تواند کمک کند اما فکر می کنم در مورد چیزهایی که من آرزو می کنم پدر من گفته بود. در اینجا 5 چیزهایی که من آرزو می کنم پدر من به من آموخت که من مطمئن شوید که برای آموزش پسران من.

1. من آرزو می کنم پدرم به من آموخت در مورد رابطه جنسی و آشنایی است.

ما هرگز در مورد آن صحبت کردیم ، اما اگر ما تا به حال من احتمالا نمی خواهد که ساخته شده به عنوان بسیاری از اشتباهات با دختران به عنوان من در حال رشد است. من احتمالا تلاش کرده اند با پورنوگرافی. من آرزو می کنم پدرم را به من آموخت در مورد مراقبت از قلب یک زن به جای فقط استفاده از بدن خود را. به عنوان من فکر می کنم در مورد من می خواهم برای تبدیل شدن به, من می خواهم به مطمئن شوید که من به آنها آموزش چیزهایی که من تا به حال به یاد بگیرند که خود من. من می خواهم به مطمئن شوید که آنها می دانند که چگونه شگفت انگیز می شود و خدا آن را طراحی شده برای لذت بردن ما در ازدواج. من می خواهم به مطمئن شوید که آنها می دانند که خلوص است و نه فقط در مورد انتظار برای ازدواج; آن را در مورد نگه داشتن تمام زندگی خود را خالص است.

2. ای کاش پدر من به من آموخت که چگونه به طبخ.

رشد ما خوردند از هر وعده غذایی. من مطمئن هستم که من تا به حال دیدم پدرم به نوبه خود بر روی اجاق گاز. او هرگز به من نشان داد که چگونه به تعادل غذایی و راستش من مطمئن هستم که او می دانست چگونه. در اوایل دوران کودکی من من شروع به پرخوری. شروع کردم به سفارش ارزش وعده های غذایی در درجه دوم. در این روز من هنوز هم مبارزه با عادات غذا خوردن. من نه تنها می خواهید برای تدریس به بچه های من چه غذا خوردن سالم به معنای, اما من می خواهم به آنها نشان دهد که چگونه به آن را انجام دهد. من دوست دارم به کوره دود سینه و سعی کنید دستور العمل های جدید در آشپزخانه. من می خواهم بچه های من به یاد بگیرند که چگونه بیش از حد. من می خواهم آنها را به سالم و مبارزه من برای بیشتر از زندگی من.

3. ای کاش پدر من به من آموخت که من نمی نیاز به تایید از دیگران است.

این درست است که در دو بخش است. اول ای کاش پدر من به من نشان داد تصویب فراتر از عملکرد من. تنها زمان من ستایش بود که من چیزی که او دوست داشت. از آنجا که این, من به دنبال تصویب خود را و در حال حاضر من مبارزه با دنبال تایید دیگران. ای کاش پدر من به من آموخت که من اصلا نیاز به این نوع از تصویب. من می خواهم به می دانم که هیچ چیز وجود دارد آنها می توانند به من باعث به عشق آنها را بیشتر یا کمتر است. من می خواهم به آنها یاد می دهد که اعتماد به نفس ندارد ساخته شده است در تماشای چشم از خارج می آید از قلب یک مرد در داخل. آنچه که مردم فکر می کنم و در مورد ما می گویند تغییرات اما من معتقدم که آنچه خدا می گوید در مورد ما تغییر نمی کند. من آمد به می دانم که خدا چه فکر می کند من مهم است. من آن را در زمان زمان طولانی برای یادگیری است و این چیزی است که من آموزش فرزندان من. آنچه به شما آموزش شماست ؟

4. ای کاش پدر من به من آموخت که چگونه برای مدیریت زمان است.

پدرم همیشه دیر است. او بزرگترین مثال از مدیریت زمان است. بنابراین برای بیشتر از زندگی من نیز تلاش کرده اند با مدیریت زمان و بهره وری. من تا به حال برای یادگیری برخی از درس سخت در طول سال در این مورد. به طوری که آنها لازم نیست که برای یادگیری راه سخت هم, من می خواهم به آموزش پسران من ارزش یک برنامه بودن در زمان و نگه داشتن کلمه خود را.

5. من آرزو می کنم پدرم به من آموخت اعتدال.

مانند بسیاری از مردان پدرم را رذیلت. او تلاش کرد با سوء استفاده از الکل و اگر او را به یک سرگرمی جدید او رفت و همه در. هنگامی که متوجه شدم چهار نام تجاری جدید putters در کیسه های گلف. او همه آنها را خریده چرا که او مطمئن بود که او دوست داشت بهترین. او شخصیت اعتیاد آور و من پیدا کردم خودم را در حال مبارزه با همان چیز است. من فقط نمی تواند یک قطب ماهیگیری; من نیاز به 20 و من نیاز به بهترین آنهایی که. من می دانم که بسیاری از بچه ها در همان قایق, اما من می خواهم فرزندانم را به درک اهمیت اعتدال.

اعتدال کلید است به تعادل و ثبات است.

اعتدال کلید است به تعادل و ثبات است. من تا به حال به یاد بگیرند که این در طول سال و مبارزه با برخی شخصی و مشکلات مالی به عنوان یک نتیجه از دانستن نیست اعتدال. من هنوز در این کار, اما من نیز یکی از بهترین راه ها برای آموزش اعتدال به عمل اعتدال در زندگی خود من است. بچه های خود را در حال تماشای شما و یادگیری از اقدامات خود را. ما باید تنظیم یک مثال خوب از اعتدال در همه زمینه ها.

برخی از کسب امتیاز: آیا شما ازدواج کرده ؟ اگر چنین است, به اشتراک گذاری این iMOM مقاله خود را با همسر: 13 چیزهایی که برای آموزش فرزند خود را قبل از 13.

صدا کردن: چه درس هایی را باید یاد بگیرید که خود را که شما می خواهید خود را از پدر آموخت شما ؟



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.net
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن